دانلود فایل های روانشناسی

پرسشنامه مکانیسم های دفاعی (سبک‌های دفاعی) DSQ 40

بخش اعظم زندگی روانی هر فرد در فرایندهای زیرآگاهی ریشه دوانده است. مکانیسم های دفاعی به عنوان عناصری مهم، نقش بسزایی در حفظ توازن روانی ایفا می‌کنند. در صورت نبود این سازوکارها، ذهن آگاه ما در برابر عوامل استرس‌زا نظیر اضطراب و دغدغه‌ها شکننده می‌گردد.

تصور ما نسبت به خویشتن، اهداف، باورها و احساساتمان تحت تأثیر مکانیزم‌های دفاعی تغییر می‌کند که این مکانیسم‌ها همانند سیستم ایمنی بدن، بی وقفه و بیشتر اوقات به صورت ناخودآگاه فعال هستند. با استفاده از پرسشنامه سبک دفاعی می‌توانید با انواع مکانیسم های دفاعی خود آشنا شوید.

مکانیسم های دفاعی به منظور مدیریت تضادها و ناراحتی‌های عاطفی به کار گرفته می‌شوند. آن‌ها عمدتاً برای کاهش اضطراب و تنش‌های ناشی از آن به کار می‌روند. از سوی دیگر، نقش ایگو این است که با اضطراب ناشی از درگیری‌های درونی ناشی از تکانه‌های متضاد و همچنین دفاع در برابر احساساتی که به دنبال تکانه‌های اید پدید می‌آیند، مقابله کند.

مکانیسم های دفاعی

در سال 1993، اندروز و همکارانش نسخه‌ای 40 سوالی از پرسشنامه سبک دفاعی را منتشر کردند که 20 مکانیزم دفاعی را در سه سبک دفاعی شامل روان‌رنجورخیز، بالغ و نابالغ، مورد بررسی قرار می‌دهد.

پرسشنامه سبک دفاعی مجموعه‌ای از بیانات را در خصوص دیدگاه‌های شخصی شما ارائه می‌دهد و به همین دلیل، پاسخ‌های صحیح یا نادرستی در آن وجود ندارد. لطفاً با انتخاب یکی از گزینه‌ها در مقیاس از 1 (کاملاً مخالفم) تا 9 (کاملاً موافقم)، میزان موافقت یا مخالفت خود را با جملات مطرح شده در پرسشنامه مشخص نمایید.

پرسشنامه مکانیسم های دفاعی (سبک‌های دفاعی) DSQ 40

1.من از هیچ چیز نمی‌ترسم.
2.گاهي فکر می‌کنم که فرشته‌ام و گاهي نیز تصور می‌کنم که شیطان هستم.
3.احساس صدمه و یا آسیب مرا آشکارا پرخاشگر می‌کند.
4.من همیشه احساس می‌کنم که یک آشنا، شبیه به یک فرشته‌ی نجات نگهبان من است.
5.تا جایي که می‌دانم مردم یا خوب هستند یا بد.
6.اگر رئیسم از من عیب‌جویي کند ممکن است در کارم اشتباهي مرتکب شوم یا کارم را خیلي کند انجام دهم تا عیب‌جویی‌اش را تلافی کنم.
7.من کسي را می‌شناسم که کامال صادق و درستکار است و می‌تواند هر کاری را انجام دهد.
8.اگر احساساتم مزاحم کارم شوند می‌توانم آنها را نادیده بگیرم (بر روی آنها سرپوش بگذارم.)
9.من معمولا می‌توانم جنبه‌های مفرح و خنده‌دار یک وضعیت ناگوار و دردناك را ببینم ( در کنار چیزهای دردناك می‌توانم جنبه‌های جالبي را نیز دریابم.)
10.وقتي مجبورم کاری را که دوست ندارم انجام دهم، سردرد می‌گیرم.
11.من اغلب با افرادی که حقشان است که از دستشان عصباني باشم خیلي خوب رفتار می‌کنم.
12.دنیا با من سر سازگاری ندارد.
13.هر گاه قرار است با مشکلي مواجه شوم سعي می‌کنم راجع به ابعاد (کم و کیف) آن فکر کنم و راه‌های مقابله با آن را بیابم.
14.پزشکان هرگز نمی‌فهمند که ناراحتي من چیست.
15.هر جایي که از حقم دفاع می‌کنم، بخاطر رك بودنم از دیگران عذرخواهي می‌کنم.
16.وقتي که افسرده و یا مضطرب هستم با غذا خوردن حالم بهتر می‌شود.
17.اغلب به من گفته می‌شود که احساساتم را نشان ن می‌دهم.
18.اگر بتوانم از قبل پیش‌بیني کنم چه چیزی ناراحتم می‌کند، بهتر می‌توانم با آن کنار بیایم.
19.هر چه هم شکایت و گله کنم فرقي نمی‌کند چون هرگز پاسخ رضایت‌بخشي دریافت نمی‌کنم.
20.در موقعیت‌هایي که به نظر تکان دهنده می‌رسند، اغلب هیچ احساسي ندارم.
21.برای رهایي از افسردگي و اضطراب به طور افراطي به وظایف و کارهای محوله‌ام متوسل می‌شوم.‌
22.در شرایط بحراني علاقمندم با کساني دوست شوم که مشکالت یا نیازهایي شبیه به من داشته باشند.
23.اگر افکار خصمانه‌ای داشته باشم احساس می‌کنم الزام است کاری برای جبران آن انجام دهم.
24.من از کمک کردن به دیگران احساس رضایت می‌کنم و اگر این فرصت از دست برود غمگین می‌شوم.
25.قادرم تا پیدا شدن فرصتي مناسب برای حل یک مشکل، آن را از ذهنم بیرون کنم.
26.از طریق انجام کاری سازنده و خلاقانه مثل نقاشي یا ساختن وسایل چوبي با اضطرابم کنار می‌آیم.
27.قادرم برای هر آنچه که انجام می‌دهم دلیل خوبي پیدا کنم.
28.تقریبا به سادگي قادرم خودم را بخندانم.
29.مردم تمایل دارند با من بدرفتاری کنند.
30.اگر کسي به من حمله کند یا مرا فریب دهد و پولم را سرقت کند ترجیح می‌دهم به او کمک شود تا اینکه تنبیه گردد.
31.مردم می‌گویند که من واقعیت‌های ناخوشایند را نادیده می‌گیرم، گویي که اصال وجود نداشته‌اند.
32.من با خطرات به گونه‌ای برخورد می‌کنم که گویي سوپرمن هستم.
33.به خاطر اینکه می‌توانم افراد را سر جایشان بنشانم (روی آنها را کم کنم) به خودم می‌بالم.
34.اغلب وقتي چیزی مرا آزار می‌دهد به طور تکانه‌ای و غریزی، بدون فکر عمل می‌کنم.
35.وقتي اوضاع برایم خوب پیش نمی‌رود از نظر جسماني بیمار می‌شوم و احساس کسالت می‌کنم.
36.من شخص بازدارنده‌ای هستم (در برابر دیگران خودم را بیش از حد کنترل می‌کنم.)
37.من از رویاهایم (خیالپردازی‌هایم) بیش از زندگي واقعي‌ام لذت می‌برم.
38.من دارای استعدادهای خاصي هستم که به من اجازه می‌دهد زندگي بی‌دردسری داشته باشم.
39.وقتي که اوضاع بر وفق مرادم پیش نمی‌رود، همیشه دلیل مشخصي وجود دارد.
40.آنچه در خیالپردازی‌هایم انجام می‌دهم، بیش از کاری است که در زندگي واقعی‌ام انجام می‌دهم.
41.من از هیچ چیز نمی‌ترسم.
42.گاهي فکر می‌کنم که فرشته‌ام و گاهي نیز تصور می‌کنم که شیطان هستم.
43.احساس صدمه و یا آسیب مرا آشکارا پرخاشگر می‌کند.
44.من همیشه احساس می‌کنم که یک آشنا، شبیه به یک فرشته‌ی نجات نگهبان من است.
45.تا جایي که می‌دانم مردم یا خوب هستند یا بد.
46.اگر رئیسم از من عیب‌جویي کند ممکن است در کارم اشتباهي مرتکب شوم یا کارم را خیلي کند انجام دهم تا عیب‌جویی‌اش را تلافی کنم.
47.من کسي را می‌شناسم که کامال صادق و درستکار است و می‌تواند هر کاری را انجام دهد.
48.اگر احساساتم مزاحم کارم شوند می‌توانم آنها را نادیده بگیرم (بر روی آنها سرپوش بگذارم.)
49.من معمولا می‌توانم جنبه‌های مفرح و خنده‌دار یک وضعیت ناگوار و دردناك را ببینم ( در کنار چیزهای دردناك می‌توانم جنبه‌های جالبي را نیز دریابم.)
50.وقتي مجبورم کاری را که دوست ندارم انجام دهم، سردرد می‌گیرم.
51.من اغلب با افرادی که حقشان است که از دستشان عصباني باشم خیلي خوب رفتار می‌کنم.
52.دنیا با من سر سازگاری ندارد.
53.هر گاه قرار است با مشکلي مواجه شوم سعي می‌کنم راجع به ابعاد (کم و کیف) آن فکر کنم و راه‌های مقابله با آن را بیابم.
54.پزشکان هرگز نمی‌فهمند که ناراحتي من چیست.
55.هر جایي که از حقم دفاع می‌کنم، بخاطر رك بودنم از دیگران عذرخواهي می‌کنم.
56.وقتي که افسرده و یا مضطرب هستم با غذا خوردن حالم بهتر می‌شود.
57.اغلب به من گفته می‌شود که احساساتم را نشان ن می‌دهم.
58.اگر بتوانم از قبل پیش‌بیني کنم چه چیزی ناراحتم می‌کند، بهتر می‌توانم با آن کنار بیایم.
59.هر چه هم شکایت و گله کنم فرقي نمی‌کند چون هرگز پاسخ رضایت‌بخشي دریافت نمی‌کنم.
60.در موقعیت‌هایي که به نظر تکان دهنده می‌رسند، اغلب هیچ احساسي ندارم.
61.برای رهایي از افسردگي و اضطراب به طور افراطي به وظایف و کارهای محوله‌ام متوسل می‌شوم.‌
62.در شرایط بحراني علاقمندم با کساني دوست شوم که مشکالت یا نیازهایي شبیه به من داشته باشند.
63.اگر افکار خصمانه‌ای داشته باشم احساس می‌کنم الزام است کاری برای جبران آن انجام دهم.

این آزمون در حال توسعه است

هنوز امکان ارایه نتیجه برای شما وجود ندارد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا