مینی سریال DES با تمرکز بر روی یکی از بدنامترین پروندههای جنایی تاریخ انگلستان ساخته شده است. قاتل زنجیرهایی که با خونسردی عجیبی به قتل 15 انسان بیگناه اعتراف میکند. آقای نیلسون که با نام دِز شناخته میشود طعمههای خود را که همه مردان جوانی هستند پیدا کرده و با کمال آرامش به قتل میرساند و پس از دستگیری نهایت همکاری را با نیروهای پلیس دارد اما ناگهان همه چیز عوض میشود …
در آخرین سکانس سریال DES به کارگاهی که دستگیرش میکنه، میگه:
خوب شد منو گرفتی چون اگه بیرون میموندم شاید به جای 15 نفر تا الان 115 نفر رو میکشتم
ابعادی از زندگی دنیس نیلسن که سریال DES درباره وی است:
دِِز در روستای ماهیگیری و فقیری به دنیا آمده و بزرگ شده بنابراین تاثیرات فراوانی را از آن جهت دریافت کرده که اکنون مرگ را فقط پارادایمی عادی و همهگیر میداند و اهمیتی ندارد کسی را که چند ساعت پیش کشته، اکنون جنازهاش را روی صندلی کنار تلویزیون میگذارد و با او برنامه عصرگاهی را تماشا میکند و با کسی که مرده و نمیتواند حرف بزند، همنشین میشود و سپس آنها را قطعه قطعه، سوزانده و حتی سرهایشان را میجوشاند!
این میزان از بی تفاوتی نسبت به کنش و عملی در این حد فجیع، طبیعتا ریشه در کودکی تا جوانی او و تجربههایش و دریافتهایش از زندگی داشته؛ اما سریال به هیچ عنوان این موضوع را باز نمیکند و برای تماشاگر این وجه مهم از شخصیت دِز مبهم و در خفا میماند؛ تنها اشاره او به این است که در شش سالگی جنازه پدربزرگش که خیلی دوسش داشته را در تابوت دیده و مشکلاتش از همانجا شروع شده است.
۱۸ فیلم سینمایی روانشناسی، ویژه دانشجویان روانشناسی
۱۰ فیلم روانشناسی برتر تاریخ سینما
آزمایش زندان استنفورد: خطرناکترین آزمایش روان شناسی+ عکس و فیلم
دانلود ۱۰ مستند روانشناسی+زبان اصلی
این قاتل سریالی مخوف اعتراف کرده بود که سرهای مقتولان خود را در دیگ روی اجاق گاز خود پخته تا از دست مغزهای آنها راحت شده و برخی بر این باورند که نیلسن بخشهایی از بدن قربانیان خود را میخورده است. سریال Des با الهام از کتاب برایان مسترز به نام «کشتن برای جمع» ساخته شده است، که در زندگی نیلسن عمیق میشود، و مصاحبههایی که با خود این قاتل انجام داده است را آورده است.
کشتارهای نیلسن در سال ۱۹۷۸ با قتل نوجوان ۱۴ سالهای به نام استفن هولمز آغاز شد؛ این پرونده یکی از بدنامترین پروندههای جنایی تاریخ انگلستان است که پیامدهای شخصی و کاری ارتباط با قاتل روانپریشی مثل نیلسن را نشان میدهد. قاتل زنجیرهایی که با خونسردی عجیبی به قتل ۱۵ انسان بیگناه اعتراف میکند. آقای نیلسن یا همان دِز، طعمههای خود را که همه مردان جوانی هستند را پیدا کرده و با کمال آرامش به قتل میرساند و پس از دستگیری نهایت همکاری را با نیروهای پلیس دارد اما ناگهان همه چیز عوض میشود.
تعریف اختلال شخصیت بر اساس DSM5 [بخش اول]
کلاستر A: اختلال شخصیت پارانویید، اسکیزویید، اسکیزوتایپی
اختلال شخصیت کلاستر B: دمدمی، نمایشی و احساساتی!
اختلال شخصیت کلاستر C: پر از اضطراب و ترس شدید
برخی از ویژگی های سایکوپاتها (روان آزار)
DSM توضیح میدهد که برخی از ویژگیهای زیر در افراد سایکوپات دیده میشود:
- تبعیت نکردن از هنجارهای اجتماعی و بیتوجهی به چارچوبهای قانونی (در حدی که برخی رفتارهایشان میتواند زمینهی دستگیری آنها را فراهم کند)
- رفتار فریبکارانه، دروغگویی مکرر، استفاده از هویت غیرواقعی و حیلهگری با هدف لذت بردن یا کسب منافع شخصی
- رفتارهای تکانشی یا به بیان دیگر ضعف در برنامه ریزی و انجام فعالیتهای هدفمند، نداشتن اهداف بلندمدت و واقع گرایانه
- تحریکپذیری و رفتارهای خشونتآمیز، درگیر شدن مکرر در دعواها و حملهی فیزیکی به دیگران
- بیپروا بودن در رفتارها و بیتوجهی به ایمنی و امنیت خود و دیگران
- مسئولیتپذیر نبودن به شکل مکرر و پیوسته، مثلاً ناتوانی در انجام تعهدات کاری یا شانه خالی کردن از زیر تعهدات مالی
- نداشتن احساس گناه و پشیمانی (مثلاً وقتی به کسی آسیب میزنند، رفتار بدی انجام میدهند یا سرقت میکنند، بیتفاوت هستند یا میتوانند آن را توجیه کنند)
زیرنویس سریال تحت درمان In Treatment
ویژگیهای بالینی اختلال شخصیت ضد اجتماعی در سریال DES
بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی، اغلب ظاهری طبیعی و حتی گرم و دوست داشتنی دارند. اما در سابقه آنها مختل بودن حوزههای بسیاری از کارکردهای زندگیشان دیده میشود. دروغگویی، فرار از مدرسه، فرار از خانه، دزدی، دعوا، سوء مصرف مواد، و اعمال غیرقانونی، تجاربی است که این گونه بیماران نوعاً از ابتدای کودکیشان داشتهاند.
بیماران دچار اختلال شخصیت ضد اجتماعی، بالینگران جنس مخالف خود را اغلب تحت تأثیر جنبههای مبالغه آمیز و اغواگرانه شخصیت خود قرار میدهند، اما به چشم بالینگران جنس موافقشان ممکن است افرادی فریبکار و پرتوقع جلوه کنند. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی هیچ گونه افسردگی یا اضطرابی از خود نشان نمیدهند و این مغایرتی واضح با وضعیت آنها دارد، هر چند تهدید به خودکشی و اشتغال ذهنی مربوط به مسایل جسمی در آنها شایع است.
توضیحاتی که آنها خود در مورد رفتار ضد اجتماعیشان میدهند، چنان است که گویی رفتار مذکور از سر بیفکری و بیتوجهی انجام شدهاست. با این حال در محتوای ذهنی بیمار هیچ گونه هذیان یا علامت دیگری از تفکر غیر منطقی دیده نمیشود. حتی آنها اکثر اوقات از حس واقعیت سنجی بسیار بالایی برخوردارند و اغلب ناظر را تحت تأثیر هوش کلامی خوبی که دارند، قرار میدهند.
افراد معروف به کلاهبردار نمونههای خوبی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعیاند. آنها بسیار فریبکارند و اغلب با زبانی چرب و نرم قاپ دیگران را میدزدند و آنها را به دام مشارکت در طرحهای خود میاندازند؛ طرحهایی که شامل راههایی ساده برای پولدار شدن یا کسب شهرت یا بدنامی است و نهایتاً نیز ممکن است فرد را به ورطه فساد مالی، رسوایی اجتماعی، یا هر دو بکشند.
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت ضد اجتماعی هیچ وقت راست نمیگویند و هرگز نمیشود به آنها اعتماد کرد که وظیفهای را درست انجام دهند یا اساساً به هیچیک از ملاکهای متعارف اخلاق پایبند باشند. لاابالیگری جنسی، همسر آزاری، کودک آزاری، و رانندگی در حین مستی، اتفاقاتی شایع در زندگی این گونه بیماران است و چیزی که خیلی مشهود است، این است که آنها هیچ وقت از کارهای خود پشیمان نمیشوند، یعنی انگار که اصلاً وجدان ندارند.
اختلال شخصیت ضد اجتماعی در ویکیپدیا