طنز روانشناختی: بیمارستان روانی و بیماران!
به هنگام بازديد از يک بيمارستان روانى ، از روان پزشک پرسيدم شما چطور می فهميد که يک بيمار روانى به بسترى شدن در بيمارستان نياز دارد يا نه ؟
روانپزشک گفت :
ما وان حمام را پر از آب ميکنيم و يک قاشق چايخورى ، يک فنجان و يک سطل جلوى بيمار می گذاريم و از او می خواهيم که وان را خالى کند .
من گفتم :
آهان ! فهميدم .
آدم عادى بايد سطل را بردارد چون بزرگ تر است .
روانپزشک گفت :
نه !
آدم عادى درپوش زير آب وان را بر ميدارد شما می خواهيد تختتان کنار پنجره باشد ؟
نتیجه گیری :
اول راه حل هميشه در گزينه های پيشنهادی نيست .
دوم در حل مشکل و در هنگام تصميم گيری ، هدفمان يادمان نرود .
در حکايت فوق هدف خالی کردن آب وان است نه استفاده از ابزار پيشنهادی .
سوم همه راه حل ها هميشه در تير رس نگاه نيست .