آزمون شناخت شخصیت:با این آزمون ساده، شخصیت خود را بشناسید/ اینفوگرافیک
آزمون شناخت شخصیت:
دانشهای بنیادی – بر اساس نظریه فروید، هر یک از ما با بزرگ شدن، احساسات منفی خود را میپوشانیم و با استفاده از مکانیسمهای دفاعی، از خود در برابر آنها محافظت میکنیم. اما وقتی والدین واکنشهای مناسب نداشته باشند، شخصیتهای ناسالم شکل میگیرند.
نام زیگموند فروید معمولا مفاهیم مختلفی را به یاد افراد میآورد. برخی به یاد مراحل رشدی نظریه او و اصطلاح تثبیت میافتند، برخی جمله معروف او در مورد شوخی را به یاد میآورند و برخی دیگر هم، نظریه او در مورد اشتباههای لفظی را به یاد میآورند.
اینفوگراف زیر به بررسی نظریات فروید درمورد مکانیسمهای دفاعی پرداخته است. از دیدگاه فروید، افراد از مکانیسمهای دفاعی استفاده میکنند تا از خودشان در برابر افکار دردناک محافظت کنند. به عبارت دیگر و با استفاده از واژگان نظریه خود فروید، وقتی نهاد (id) دچار تعارض با خودش یا با دنیای بیرونی میشود، خود (ego) مکانیسمهای دفاعی را میسازد تا بتواند از عهده این تعارض بربیاید. نهاد در این نظریه، بخش تاریک و غیرقابلدسترسی درون شخصیت ما است، بخشی کاملا ناهشیار که درونیترین تمایلات ما در آن قرار گرفتهاند اما ما به راحتی به آنها دسترسی نداریم. نهاد تنها بخش از شخصیت ما است که با آن به دنیا میآییم. اما خود، بخشی است که نقش واسطه بین نهاد و دنیای واقعی بیرون را بازی میکند. خود باید تمایلات درونی نهاد را متعادل سازد و در نهایتتعیین کند که ما چهطور رفتار کنیم.
درست است که ایده مکانیسمهای روانی در واقع توسط فروید برای اولین بار مطرح شد، اما روانشناسان دیگر به مرور زمان این ایده را تکمیل کردند. بخش زیادی از آنچه روانشناسان امروزی با نام مکانیسمهای روانی از آن استفاده میکنند، در حقیقت در طی حدود یک قرن بعد از مرگ فروید به این نظریه افزوده شده است.
فکر میکنید شما از چه مکانیسمهای دفاعی در زندگی خود استفاده میکنید؟ از دید یک رواندرمانگر، شما چهطور دیده میشوید؟ برای این که بدانید خود شما، چهطور و با چه مکانیسمهای دفاعی از عهده تعارضهای نهاد درونتان برمیآید، به چرخ این مکانیسم نگاهی بیاندازید. شما جز کدام دسته هستید؟
برای مشاهده اینفوگراف در ابعاد بزرگ، اینجا را کلیک کنید.
مکانیسمهای دفاعی اولیه
دوپارهسازی: من بد هستم، پس تو خوبی.
نیازمندی: وابستگی بیش از اندازه به دیگری.
واپسروی: بازگشت به رفتارهای مراحل قبلی رشدی و انجام رفتارهای غیربالغانه.
جسمیسازی: تبدیل احساسات ناخوشایند به ناراحتیها، دردها و بیماریهای جسمانی.
سرکوب: دفن کردن ناهشیارانه احساس منفی.
فرونشانی: وقتی سرکوب به صورت هشیارانه انجام گیرد، به آن فرونشانی گفته میشود.
آرمانیسازی: اهمیت بیش از اندازه قایل شدن برای دیگران و خواستههایشان.
همانندسازی: نشان دادن رفتار و خلقیات یک فرد دیگر، رفتاری که واقعا متعلق به خود فرد نیست.
منفعل- پرخاشگری: پرخاشگری و حملههای پنهان و غیرمستقیم
تقلید: تقلید و پیروی از کسی که آشنا است.
دلیلتراشی: آوردن دلیلهایی که درست نیستند، اما منطقی و قانعکنندهاند.
گسستگی: مسخ شدن. گریز روانی از شرایط آسیبزا.
درونیسازی: رو به باورها و افکار درونی خود آوردن.
انکار: انکار این که چیزی اتفاق افتاده یا اصلا وجود دارد.
سرزنشگری: تقصیر را به گردن دیگری انداختن.
فرافکنی: نسبت دادن احساس و افکار خود به دیگری.
هذیان: دروغ گفتن به خود و باور کردن آن.
برونریزی: تبدیل احساسات به رفتار.
پرخاشگری: حمله برای دفاع
همهچیزتوانی: باور به توانایی برای همه کار و فقدان هیچ ضعفی.
خیالپردازی: رفتن به دنیاهای دیگر با خیالپردازی.
انزوا: جدا شدن از احساسات خود.
مکانیسمهای دفاعی پیچیده:
اروتیکسازی: امنیت در روابط زناشویی.
جابهجایی: انتقال احساسات و تکانههای اضطرابزا از یک شخص یا شی به فرد و یا شی امنتر و قابل پذیرشتر.
برنامهریزی: امنیت در سازماندهی.
کمالگرایی: باور به این که هرگز نباید دوباره شکست خورد.
واکنش وارونه: انجام دادن کاری که دقیقا برعکس احساس واقعی درونی است.
باطلسازی: تلاش برای جبران آنچه قبلا انجام شده است.
نوعدوستی: پنهان شدن در پشت رفتارهای خوب و پسندیده
معنویسازی: همه چیز را خواسته الهی یا نیرویی برتر دانستن.
توجیه عقلی: تبدیل کردن به مفاهیم امن و پذیرفتنی.
بیارزشسازی: بیارزش کردن آنچه باعث ایجاد احساسات ناخوشایند میشود.
بیاعتمادی: باور به این که هیچ چیز درست نیست.
قدرت: تلاش برای کنترل کردن همه.
شوخطبعی: منحرف کردن با استفاده از طنز و شوخی.
والایش: تبدیل تمایلات و احساسات درونی به نقشی مقبول اجتماع، مانند هنر وجراحی.
فردگرایی: به خود بالیدن و خود را به رخ کشیدن
منبع:سایت خبرآنلاین
تازه ها از یک فراکاو:
[archives limit=15]
kheyli khub bud ba tashakor
خیلی گنگ و غیرقابل استفاده بود. اصلا نتونستم باهاش ارتباط برقرار کنم و چیزی ازش درک کنم.
سلام یه مقدار راجع به نحوه استفاده از این نمودار توضیح بدهید
خیلی جالب بود.
اگر برای نظریه های دیگه هم اجرا بشه خیلی مفیده.
درود بر شما
خوب هستین ؟؟
من نگینم یه دختر تنها …
چند تا سوال مهم دارم و یه ترس که عین خوره داره روحمو میخوره
من 18 سالمه 6 سال خود ارضایی داشتم
توضیح کاملشم اینه :
( از اول راهنماییم شروع شد و تا وسط های سوم راهنماییم ادامه داشت بطور شدید یعنی هفته ای 7 الی هشت بار من استمنا میکردم بعد از اواسط سوم راهنمایی تا سوم دبیرستانم تو ترک بودم .
نه ترک کامل مثلا از وسطهای سوم راهنماییم ماهی دو یا سه بار خود ارضایی میکردم تا اول دبیرستان …. اول دبیرستان به سختی کوه کندن ترک کردم تا سوم دبیرستان …. بعد از سوم دوباره خود ارضاییم شروع شد اما گاهی اوقات ماهی 3 یا 2 بار انجام میدادم …. !!
الان نامزد شدم و با نامزدم تو سکس های سطحی موفقم ینی تو ارضاء شدنم مشکلی نیس اما از ی چیزی خیلی میترسم اونم اینه که بکارتم آسیب دیده باشه [گریه]
این ترس داره منو میکشه …. داره دیوونم میکنه … اصلا نگین به دکتر مراجعه کنم که راه نداره … نمیتونم [قلب شکسته]
ضمن اینکه من تو خود ارضاییم اصلا چیزی رو وارد واژنم نمیکردم فقط روی یه بالش مینشستم و تکون میخوردم و ضمن تکون خوردن با سینه هام بازی میکردم ینی طوریش شده … کمکم کنید [گریه] ی چیز دیگه ببخشید اگه بی ادبیه مجبورم من تو سکس سطحی که با نامزدم دارم گاهی اوقات دستشو میکشه اونجا یا زبونشو اما تاحالا نه دردی حس کردم نه خونی دیدم …. واضح گفتم دیگه کمکم کنید دارم روانی میشم [گریه]
یه سوال دیگه ام اینکه من تو ارتباط جنسیم سینه ها و باسنم یه دفعه ای بزرگ شدن چیکار کنم کوچیک تر شه ؟؟
ایمیلمو گذاشتم
توروخدا برام ایمیل کنین جوابمو
ممنونم