مقایسه فرزند خود با دیگران را متوقف کنید
یکی از ابزارهای که اغلب والدین آن را آموخته و به صورت ناخودآگاه از آن استفاده میکنند، مقایسه فرزند خود با دیگران است. پدر و مادر فرزند خودشان دوست دارند و تمایلی نیز در این مقایسه کردن برای آسیب رساندن به وی را ندارند. با این حال مقایسه فرزند با دیگری همراه با صدمه و آسیب روانشناختی میباشد.
مقایسه فرزند با دیگری به چند دلیل انجام میشود:
۱- مقایسه فرزند با هدف تحریک حس رقابت:
والدین عاشق این هستند که فرزندشان از دیگران برتر و برای همیشه در میدان مسابقه با دیگران باشد. پدر و مادر برای رسیدن به این خواسته خود با استفاده از مقایسه فرزندشان با دیگران، تلاش میکنند تا با تحریک حس رقابت او را وا دارند که تلاش بیشتری داشته باشد.
۲- مقایسه فرزند با هدف انگیزه پیشرفت:
انسان برای حرکت مداوم و تلاش برای بهبود شرایط خود نیاز به انگیزه دارد. نبود انگیزه، مسیر رسیدن به موفقیت رو سختتر میکنند و برخی از انسانها دچار رکود و افسردگی میشوند. والدین با مقایسه فرزندشان تلاش میکنند برای پیشرفت و ترقی وی انگیزه لازم را ایجاد کنند.
۳- دیگران ابزاری برای تعیین سطح عملکرد ما:
ما تمایل داریم تا عملکرد خود را به صورت طبقهبندی شده، مشخص کنیم. مانند: بد، عادی، خوب و خیلی عالی! این دستهبندی کردن در نگرش والدین نسبت به رفتار و عملکرد فرزندشان نیز وجود دارد. حال والدین با مقایسه کردن فرزندشان با دیگری از موفقیت دیگران، به عنوان ابزاری برای تعیین سطح عملکرد فرزندشون استفاده میکنند. بدین شکل میتوانند وضعیت عملکردی فرزندشان را روشنتر سازند!
تاثیر بلندمدت و کوتاه مدت مقایسه فرزند با دیگران
در روانشناسی واژه مهمی به عنوان طرحواره یا روانبنه وجود دارد که ما با استفاده از آن به خودمان و دیگران نگاه میکنیم و رفتارهای که انجام میدهیم و همچنین رفتارهای دیگران را با استفاده از آن تفسیر میکنیم. به صورت سادهتر، طرحوارهها مثل عینکی هستند که به چشم میزنیم و با آن دنیای اطراف خود را تفسیر میکنیم. طرحواره مجموعه افکار، باورها و سیستم هیجانی ما درباره خود و دیگران است.
۱- طرحواره نقص داشتن
زمانی که کودک خود را با دیگری مقایسه میکنیم، ممکن است به صورت ناخواسته این باور را در ذهن وی شکل دهیم که در انجام کارها و امور مختلف نقص داری و دیگران همیشه از تو برتر هستند. آدمی با داشتن چنین عینکی بر روی چشم شروع به نادیده گرفتن موفقیتهای خودش میکند و فقط نقصهای خودش را میبیند.
به مرور این باور ریشهای و رشدی در وی شکل میگیرد که بدون دیگران امکان موفقیت در حتی کارهای شخصی وجود ندارد و همیشه نیازمند کمک دیگران هستم.
از طرفی ممکن است همین باور نقص داشتن در وی تولید اضطراب کرده و تمام تلاش خود را در جهت بینقص بودن و اثبات موفقیت خود به والدین و سایر افراد مهم زندگیاش داشته باشد. چنین افرادی تمام توان خود را در جهت کمالگرایی بهکار میگیرند اما نکته مهم اینجا است که وجود وی سرشار از اضطراب است.
۲- طرحواره بیارزشی
اگر نتوانیم فرزند خودمان را به خاطر خود واقعیاش دوست داشته باشیم و محبت بی قید و شرط نسبت به او نشان دهیم، به مرور ممکن است او در تله بیارزشی بیافتد. اینکه والدین و دیگران مرا نه به خاطر خودم، بلکه تنها برای به موفقیت رسیدن، دوستم دارند، سبب میشود احساس نفرت به وی دست دهد.
وقتی دچار تله بیارزشی میشویم، احساس میکنیم از لحاظ شخصیتی فردی حقیر و بیلیاقت یا آدم بدی هستیم یا از نظر افراد مهم زندگی، فردی منفور و بیارزش به حساب میآییم و در مقابل انتقادها و سرزنشی که افراد نزدیک و اطراف ما میکنند، خیلی حساس میشویم و واکنشهای شدیدی بروز میدهیم و مقایسههای نابجا احساس ناامنی شدیدی در ما ایجاد میکند.
تاثیر کوتاه مدت مقایسه فرزند با دیگران
مقایسه در همه نوع روابط انسانی مخرب است چه این مقایسه در فرزندپروری باشد و چه در همسرداری! اثرات مخرب مقایسه کردن در همه محیطهای انسانی کاملا مشخص و روش است:
۱- استرس: والدین به جای شناسایی و کشف راهکار، استرس به فرزندشان هدیه میدهند.
۲- عزت نفس پایین: وقتی از ماهی بخواهیم از درخت بالا برود یا از فیل بخواهیم که پرواز کند، با توجه به شکست قابل پیشبینی شده، تاثیر مستقیمی بر روی عزت نفس آنان میگذاریم!
۳- خود ارزشمندی شکننده: با مقایسه فرزند خود با دیگران به صورت مدام از وی میخواهیم که در همه امور بهتر و بهترین باشد! این خواستهها احساس عدم امنیت و دوست نداشته شدن را در فرزند ما تقویت میکند و باعث میگردد که احساس خود ارزشمندی به شکلی شکننده در وی بروز کند.
۴- نفرت پنهان: با مقایسه فرزند خود با دوستان و خواهر و برادرش ممکن است نوعی تنفر پنهان در فرزندتان شکل بگیرد. این تنفر نسبت به فردی که مقایسه کننده است (در اینجا والدین) و مقایسه شونده (در اینجا دوستان و خواهر و برادرش)، در ذهن کودک ایجاد شده و به مرور ممکن است میزان خشونت و پرخاشگری در وی ظاهر گردد.
۵- فاصله گرفتن: زمانی که کودک خود را با دیگران مقایسه میکنید یکی از روشهای مقابلهای که ممکن است فرزندتان از آن استفاده کند تا مورد هجوم مقایسهها واقع نشود، دوری کردن و فاصله گرفتن از والدین و جامعه باشد.
جایگزینها ابزاری بهتر در برابر مقایسه فرزند
- تحسین نقاط قوت: به جای دیدن صرف نقاط ضعف، تمرکز شما بر روی نقاط قوت وی باشد. ما از اینکه افراد مهم زندگیمان، موفقیتهای هر چند کوچک ما را ببینند، لذت میبریم.
- تشویق برای کاهش نقاط ضعف: به جای مقایسه کردن داشتن یک نقشه راه کمک بیشتری به فرزندتان میکند تا به موفقیت برسد.
- حمایت و عشق بیقید و شرط: محبت و عشق والدین به فرزندان نباید وابسته و همراه با قید و شرط باشد.
- تنظیم انتظارات: بهتر است به جای استفاده از مقایسه فرزند خود با دیگری، انتظارات خود را بر اساس واقعیت و نقاط قوت و ضعف فرزندمان تنظیم کنیم.
- قدردانی و سپاسگزاری: در جمعهای مختلف (نه به شکل افراط گونه)، درباره عملکرد واقعی و خوب فرزندتان صحبت کنید و تعریف و تشویق داشته باشید. نقاط ضعف و کاستیها او را فقط در تنهایی و به صورت خصوصی بیان کنید.