طرحواره درمانی-در کدام تله زندگی گیر کردهام؟ قسمت سوم
در دو قسمت قبلی بحث درباره طرحواره درمانی و تلههای که در زندگی در آن گرفتار می شویم در مورد دو موضوع اصلی و پایه در یک فراکاو نکاتی را منتشر کردیم:
۱- خلق و خوی کودک: نه بُعد خلق و خوی کودکان
۲- نیازهای اساسی هر کودک: طرحواره درمانی
۳- تجارب اولیه زندگی ما و تاثیر آن در شکلگیری طرحوارهها: طرحواره درمانی
در ادامه مطالب دنبالهدار درباره طرحواره درمانی به اولین حوزه از طرحوارههای ناسازگار اولیه میپردازیم:
::: قبل از مطالعه این بخش تصویر زیر را با دقت ببینید. چه چیزی در ذهن شما تداعی میشود؟
-
حوزه طرد و رها شدگی:
همه ما به ارتباط با دیگران، محیط اجتماعی و جامعهای که در آن زندگی میکنیم، نیاز داریم. در این رابطه پایدار و مداوم نیاز به اعتماد داریم. از ویژگیهای اساسی این روابط داشتن صمیمیت و پیوندهای عاطفی عمیق با سایر افراد می باشد.
یکی دیگر از شاخصها در روابط با دیگران یکپارچگی اجتماعی است یعنی این که فرد احساس کند که با یک گروه، دوستان، خانواده و جامعه جور است و به آنان تعلق دارد. این احساس تعلق زمانی شکل می گیرد که فرد به این باور برسد که این گروه از نظر اجتماعی محبوب است و اعضای گروه هم دیدگاه مشابهی در مورد بقیه مردم دارند.
ما نیاز به پذیرش از طرف دیگران داریم . بدین معنا که فکر کنیم فردی دوست داشتنی هستیم و ارزش این را داریم که دیگران با عشق، محبت و توجه با ما تعامل داشته باشند. کودک نیاز اساسی دارد که از طرف والدین عشق بدون شرط، به خصوص از طرف مادر را کسب و تجربه نماید. در یک محیط امن نیاز کودک به مورد پذیرش شدن و محبت واقع شدن از طرف والدین، خواهر و برادر و دیگر اعضای مهم زندگیاش برآورده شود.
والدین باید کودک را به برقراری ارتباط گرم و صمیمی با سایر کودکان تشویق کنند تا یکپارچگی اجتماعی در آنها شکل بگیرد. بنابراین کودک هم به پذیرش و محبت از طرف خانواده نیاز دارد و هم این که گروه همسالان نیز وی را در میان خود بپذیرند.
اگر شرایط گفته شده به خوبی در درون خانواده شکل نگیرد و نیاز به محبت، پذیرش و اعتماد در کودک شکل نگیرد، طرحواره حوزه طرد و رها شدگی در کودک شکل میگیرد.
-
پنج طرحواره حوزه طرد و رها شدگی:
۱- رها شدگی / بی ثباتی( خانوادههای بی ثبات)
۲- بی اعتمادی / بدرفتاری ( خانوادههای بدرفتار)
۳- محرومیت هیجانی( خانوادههای سرد و بی عاطفه)
۴- نقص و شرم( خانوادههای طرد کننده)
۵- انزوای اجتماعی / بیگانگی( خانوادههای منزوی)
این طرحواره ها زمانی که کودک از طرف والدین عشق ، محبت ، احترام و پذیرش کافی دریافت نکند یا در کودکی والدینش رو از دست بدهد ( مانند: طلاق یا مرگ) یا اینکه کودک به کررات از طرف والدینش طرد شود، در ذهن کودک شکل میگیرند.
منظور از طرد شدن این است که کودک از سوی والدیناش با انتقادات و سرزنش شدید و مکرر روبرو شود، والدین بارها با کودک بدرفتاری داشته باشند، به صورت مداوم به کودک دروغ بگویند و به قول معروف سرش کلاه بگذارند و یا این احساس یا فکر را داشته باشد که از سوی همسالانش طرد شده است. همچنین اگه کودک فکر کند که از نظر اجتماعی یا از طرف جنس مخالف جذابیتی ندارد ( حتی اگر فکر اون اشتباه باشه) این طرح واره ها در ذهنش شکل میگیرند.
نکته مهم:
کودکانی که طرحوارههای این حوزه در ذهن آنان شکل میگیرد در بزرگسالی معتقدن نیاز آنها به ثبات ، امنیت ، محبت ، عشق و تعلق خاطر برآورده نمیشود. این افراد در بزرگسالی تمایل دارن به شکل نسنجیده و شتابزده از یک رابطه خود آسیبرسان به رابطه دیگر پناه ببرند یا از برقراری روابط نزدیک اجتناب کنند.
افرادی که مشکلات ارتباطی دارند ، خودبزرگ بین هستند ، در روابط زناشویی اعمال قدرت میکنند ( خشونت خانوادگی) ، روابط زناشویی یا رمانتیک رو بدون دلیل منطقی ترک میکنند ، در آرایش کردن افراط دارند و … جز این گروه هستند.
در برقراری ارتباط عاطفی با افرادی که در دوران کودکی والد یا والدینشان را از دست دادهاند دقت بیشتری داشته باشید! اگر یکی از طرفین رابطه طرحوارههای مربوط به این حوزه در ذهناش شکل گرفته باشد به راحتی رابطهشان از بین میرود. مراقب باشید آسیب نبینید! برقراری ارتباط عاطفی با افراد این گروه ریسک زیادی دارد.
شاید انسان ها در بوجود آمدن برخی مشکلات نقشی نداشته باشند اما در تداوم آن قطعا نقشی اساسی دارند.
::: در نوشته بعدی درباره طرحواره درمانی به پنج طرحواره ناسازگار اولیه حوزه طرد و رها شدگی میپردازیم:::