طرحواره درمانی: حوزه طرد و رها شدگی – قسمت چهارم
پیشنهاد میکنیم قبل از مطالعه نوشته: طرحواره درمانی: حوزه طرد و رها شدگی مباحث قبلی را نیز مورد خوانش قرار دهید:
۱- خلق و خوی کودک: نه بُعد خلق و خوی کودکان
۲- نیازهای اساسی هر کودک: طرحواره درمانی
۳- تجارب اولیه زندگی ما و تاثیر آن در شکلگیری طرحوارهها: طرحواره درمانی
۴- طرحواره درمانی-در کدام تله زندگی گیر کردهام؟ قسمت سوم
در ادامه مطالب دنبالهدار درباره طرحواره درمانی به پنج طرحواره حوزه طرد و رها شدگی میپردازیم:
::: قبل از مطالعه این بخش تصویر زیر را با دقت ببینید. چه چیزی در ذهن شما تداعی میشود؟
-
پنج طرحواره حوزه طرد و رها شدگی:
۱- رها شدگی / بی ثباتی( خانوادههای بی ثبات)
۲- بی اعتمادی / بدرفتاری ( خانوادههای بدرفتار)
۳- محرومیت هیجانی( خانوادههای سرد و بی عاطفه)
۴- نقص و شرم( خانوادههای طرد کننده)
۵- انزوای اجتماعی / بیگانگی( خانوادههای منزوی)
رهاشدگی / بیثباتی:
اگر فضای خانوادهای ثبات نداشته باشد، مثلا والدین بی دلیل و ناگهانی عصبانی شوند یا رفتارشان غیر قابل پیشبینی، نامنظم و اعتماد ناپذیر باشد، باورهای این بخش در ذهن کودک شکل می گیرد. باورهایی مانند:
-می ترسم اطرافیانم ترکم کنند.
-نگران از دست دادن اطرافیانم هستم.
-این افراد معتقدن افراد مهم زندگیشون در کنارشون نمیمانند و روزی ترکشان می کنند( طلاق ، مرگ ، بیماری).
رفتارهای شاخص افراد این بخش وابستگی افراطی به افراد مهم زندگی ، انحصارطلبی و کنترلکنندگی ، سرزنش دیگران بخاطر رها کردنشان ، حسادت و رقابت با رقیبهای عشقی است. تمام این رفتارها از آن جایی شکل می گیرند که افراد این بخش دوست ندارند افراد مهم زندگیشون ترکشان کنند یا نسبت به آنها بیتوجه باشند.
- نشانه شناسی:
حسادت و تملک گرایی
شک و تردید به تعهد همسر
اجتناب از روابط به دلیل ترس از فقدان
ناتوان در تحمل جدایی های کوتاه مدت
نگرانی مفرط درباره از دست دادن همسر
واکنش افراطی به کوچکترین نشانه جدایی
قهر و کناره گیری در قبال جدایی های همسر
بی اعتمادی / بدرفتاری:
والدینی که با کودک بدرفتاری می کنند، بهش زیاد دروغ می گویند و فریبش میدهند، باعث پیدایش باورهای این بخش در ذهن کودکشان میشوند. افراد این بخش معتقدن :
– مردم سودجو هستن
-اطرافیانم دیر یا زود بهم خیانت می کنن.
– باید از خودم محافظت کنم وگرنه دیگران بهم آسیب می زنند.
افراد این بخش به شدت بدبین هستند و به اطرافیانشان سوء ظن دارند. آنان فکر می کنند دیگران فقط به فکر خودشان هستند، باهاشون بدرفتاری می کنند، تحقیرشون می کنند و دروغگو هستند.
- نشانهشناسی:
حمله متقابل به افراد
پیبردن به انگیزههای پنهان دیگران
اجازه دادن به دیگران برای بهرهکشی
احساس مورد سو استفاده قرار گرفتن
درماندگی در مقابل بدرفتاریهای دیگران
محرومیت هیجانی:
والدین سرد و بی عاطفهای که به کودک محبت نمی کنند و با اون همدلی ندارند ( به حرف دلش گوش نمیدهند) و از اون حمایت نمی کنند، باعث پیدایش باورهای این بخش در ذهن فرزندشان میشوند. افرادی که باورهای این بخش در ذهنشان وجود دارند این اعتقاد رو دارند که:
– هیچ کس به عواطف و احساساتم توجه ندارد.
– در برابر مشکلات همیشه احساس تنهایی دارم
-در بیشتر مواقع کسی رو ندارم که باهاش درد و دل کنم.
افرادی که باورهای این بخش در ذهنشون هست در بیان و ابراز احساسات و عواطفشان مشکل دارند.
- نشانهشناسی:
پر توقعی
مسایل روان تنی
سنگ صبور دیگران بودن
عدم ابراز نیازها به همسر
عدم ابراز دلخوری از اطرافیان
احساس پوچی و بی معنایی
بهانه گیری و گیر دادن به همسر
احساس محرومیت از عاطفه و مهر همسر
نقص / شرم:
والدین طرد کنندهای که بیش از اندازه از کودک انتقاد می کنند تا تحقیرش میکنند، باعث پیدایش باورهای این بخش در ذهن کودکشان میشوند. افرادی که باورهای این بخش در ذهنشان شکل گرفته معتقدند:
– اگر افرادی که دوستشان دارم متوجه ضعفهام بشوند دیگه دوستم نخواهند داشت.
-لیاقت عشق ، توجه و احترام دیگران رو ندارم.
-احساس می کنم هیچ کس دوستم ندارد.
-افراد این گروه فکر می کنن ناقص، بد، حقیر و بیارزش هستند و اگر دیگران خود واقعیشان رو بشناسند، ترکشون می کنند.
افرادی که باورهای این بخش رو دارند در برقراری ارتباط با اطرافیانشان ترس زیادی رو تجربه می کنند.
- نشانهشناسی:
کمرویی
مقایسه
ناارزنده سازی خود
اجازه به دیگران برای ناارزنده سازی آنها
انزوای اجتماعی / بیگانگی:
والدینی که اجتماعی نیستند ( خودشون رو خیلی بالا یا پائین تصور میکنند) باعث پیدایش باورهای این بخش در ذهن کودکشان میشوند.
افراد خیلی باهوش ، اعضای خانوادههای مشهور یا خانوادههایی که موقعیت اجتماعی خوب یا بدی دارند ، افرادی که خیلی زیبا یا زشت هستند، مردان و زنان همجنسباز، اقلیتهای قومی، کودکان الکلیک یا بازماندگان حوادث آسیبزا ، افراد مبتلا به ناتوانی جسمی ، کودکان یتیم و بیسرپرست ممکنه باورهای این بخش در ذهنشان شکل گرفته باشد.
افرادی که باورهای این بخش رو دارند بیشتر تنهایی را ترجیح میدهند و از روابط احتماعی با دیگران اجتناب می کنند. افراد این بخش معتقد هستند که:
– وصله ناجور جامعه هستد
-با بقیه خیلی فرق دارند
-احساس می کنند از مردم بیگانهام.
- نشانهشناسی:
کمرویی
انزوا گزینی
منزلت طلبی
احساس حقارت
احساس تنهایی
نگرانی درباره کارها یا حرفها
برنامه ریزی دقیق برای حرف زدن
شاید انسانها در بوجود آمدن برخی مشکلات نقشی نداشته باشند اما در تداوم آن قطعا نقشی اساسی دارند.
::: در نوشته بعدی درباره طرحواره درمانی به چهار طرحواره ناسازگار اولیه حوزه خودگردانی و عملکرد مختل میپردازیم:::