دانلود فایل های روانشناسی

زجرعشقي کشيده ام که مپرس

 شکست عشقي براي هر فردي ضربه اي بزرگ محسوب مي شود و اگر به هر دليلي مانند طلاق و جدايي، مرگ و… عاشق به معشوق خود نرسد و يا او را از دست دهد، يکي از غم انگيزترين و تلخ ترين دوران زندگي اش را سپري خواهد کرد. همچنين نوشتيم که معمولاً  افرادي که به هر دليلي در عشق ناکام مانده اند در يکي از ۳ گروه زير قرار مي گيرند:

۱ -به تازگي اين تجربه را کسب کرده اند.

۲ -از اين تجربه تلخ مدت زيادي مي گذرد اما هنوز نتوانسته اند با آن کنار بيايند.

۳ -اکنون بار ديگر ازدواج کرده اند اما تلخي يک شکست عشقي همچنان در کام آنان مانده و حتي زندگي مشترک کنوني آن ها را هم تحت تاثير قرار داده است.

روزهاي گذشته راهکارهايي براي گروه هاي اول و دوم ارائه کرديم و امروز به راهکارهايي براي گروه سوم اشاره مي کنيم.

راهکارهايي براي گروه سوم

«سپيده دانايي» نوشت: اگر در حال حاضر ازدواج کرده ايد اما تلخي عشق نافرجام قبلي خود را همچنان در زندگي تان احساس مي کنيد، بهتر است از راهکارهاي زير استفاده کنيد.

۱ – بدانيد همه چيز را نمي توان فراموش کرد: نبايد انتظار داشته باشيد که همه چيز را فراموش کنيد. به خصوص اگر خاطرات خوبي با آن فرد داشته باشيد. به هر صورت، بخشي از آن خاطرات هميشه همراه ما خواهد بود. براي رها شدن از گذشته، بايد ياد بگيريد که ذهن تان را مديريت کنيد و هر لحظه نسبت به خودتان آگاه باشيد و نگذاريد ذهن هر گاه که خواست به گذشته سفر کند.ازمرور خاطرات گذشته نيزپرهيزکنيد.

عشق

۲ – بدانيد که هرگز عشق کافي نيست: در طول زندگي مشترک کنوني شايد بارها به خاطر مسائل و مشکلات گوناگون به خود و ديگران گفته ايد که اگر ميان من و همسر کنوني ام عشق وجود داشت، چنين مشکلاتي به وجود نمي آمد. شايد هم به دختران و پسران جوان توصيه کرده ايد که عشق و دوست داشتن براي يک زندگي مشترک کافي است. اما اگر چه عشق يکي از ارکان اصلي زندگي مشترک است اما براي اداره و ادامه دادن رابطه کافي نيست.خودتان به مرور مي فهميد که زندگي به چيزهاي ديگري نيز نياز دارد. چيزهايي که احتمالاً در زندگي قبلي تان نبود و براي همين به شکست منجر شد.

3 – از مقايسه کردن دوري کنيد: مقايسه کردن مي تواند احساس ناکامي و حسرت را در شما تقويت کند. بسياري از افراد که عشق نافرجام را تجربه کرده اند، بعد از ازدواج دوم، دائم به مقايسه همسر سابق خود با همسر فعلي شان مي پردازند و براساس جهت گيري ذهني مبني بر ضعيف تر بودن همسر فعلي شان، دچار حس سرخوردگي مي شوند. اما اين را بايد بدانيد که افراد با هم متفاوت اند. همسر فعلي تان را از هيچ لحاظ (شکل، قيافه، وزن، استعداد و…) با همسر قبلي مقايسه نکنيد، چون هر قدر اين کار را بيشتر انجام دهيد، بيشتر احساس حسرت مي کنيد. واقعيت ديگر اين است که به علت بالا بودن هيجانات در شما، احساس تان به همسر قبلي مانند يک بت ستودني و بدون نقص است، پس مقايسه شما شايد اساس واقعي نداشته باشد.

4 – ويژگي هاي منحصر به فرد همسرتان را ببينيد: به جاي آن که دائم به چيزهايي فکر کنيد که همسرتان ندارد اما همسر قبلي تان آن ها را داشت، روي آن چيزهايي که باعث تمايز همسر کنوني تان مي شود، تمرکز کنيد. بدانيد که هر کسي ويژگي هايي براي دوست داشته شدن دارد؛ براي مثال: از خود بپرسيد همسرم چه ويژگي هاي استثنايي دارد؟ چه کاري مي تواند انجام دهد که ديگران از آن عاجزند؟ با پاسخ به اين سوالات خواهيد توانست ويژگي هايي را که باعث عشق ورزيدن شما نسبت به همسرتان مي شود دريابيد و آن ها را هميشه مورد تحسين قرار دهيد.

5 – مکان هاي دوست داشتني تازه پيدا کنيد: سعي نکنيد با همسر فعلي تان به همان رستوران يا پارکي که با همسر گذشته خود مي رفتيد، سر بزنيد، چون باعث مي شود به جاي اين که حواس تان به همسرتان باشد به ياد همسر قبلي تان بيفتيد. بهترين کار اين است که محل هاي تفريحي جديدي انتخاب کنيد که تا به حال نرفته ايد. آن جا بيشتر فرصت خواهيد کرد که به همسرتان توجه کنيد و سعي کنيد او را دوست داشته باشيد.

6 -از يک مشاور کمک بگيريد: مشورت با يک روان شناس حاذق باعث مي شود از گرفتن تصميمات غيرمنطقي منصرف شويد و ديد بهتري نسبت به زندگي داشته باشيد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back to top button