پايان نامه روانشناسیروانشناسان و نظریه ها
موضوعات داغ

روایت درمانی چیست؟ دانلود رایگان پروتکل و پاورپوینت روایت درمانی

روایت درمانی به عنـوان یـک روش درمـانی سازه نگر، تجربیات مراجعـان را در مرکـز اولویـت قـرار می‌دهـد. وایت (2007) معتقد است انسانها با توجه به روایت هایشان زندگی می‌کنند و این روایتها تعیین می‌کننـد آنهـا چـه کسـی هسـتند و چگونه زندگی می‌‌کنند.

این روایت هـا بـه عنـوان لنزهـایی عمل می‌کنند که روایت های جدید و متفـاوت از روایـت مسـلط را فیلتر می‌کنند و اجازه ورود به آنها را نمی‌‌دهند. نقـش روایـت‌های زندگی به حدی است که تعیین می‌کند مراجعـان چـه چیـزی بشنوند، وچه و چگونه بگویند. همچنین در ایـن رویکـرد رنـج روانی به عنوان مسئله ای دیده می‌شود که از طریق ساختار بنـد روایتی و هویتی فرد به وجود می‌آید.

روایت درمانی
پروتکل روایت درمانی گروهی

این روش درمانی مبتنـی بر گزارش وقایع و روایت داستانی از زندگی فردی است،در واقع هر فردی تمایل دارد تا زندگی خود را مثل داستانی که ابتدا و انتهـایی دارد روایت کند و براساس روایت و حکایتی که از خود بیان می‌کند نسبت به احساسات و کلیت زندگی اش آگاه می‌شـود و تجربیـات جدیدی کسب می‌کند.

مایکل وایت به عنوان پیشگام روایـت درمانی به بررسی نحوه ای که افراد هویت خود را تشکیل می‌دهند پرداخت و روایت درمانی را بر انسان شناسی فرهنگی، نظریه ادبـی و فلسفه پست مدرن استوار کرد. روایـت درمـانی بـه عنـوان یـک رویکـرد مشـارکتی و غیـر تشخیصـی در روانشناسـی ومـددکاری اجتماعی، مردم را در مرکز و به عنوان متخصصین زندگی خودشان در نظر می‌گیرد.

هسته اصلی این رویکرد عبارت است از فرآینـد کمک به افراد برای غلبه بـر مشکلاتشـان از راه درگیـر شـدن در گفتگوهای درمانی که شامل گفـتن، گـوش دادن، دوبـاره گفـتن و دوباره شنیدن داستانهاست به عبارتی روایت درمانی از روایت های که افراد درباره خود می‌گویند و باور دارند استفاده می‌کند تا لنزهای جدید و روایتها، تجربیات و آینـده جدیـدی را بسـازد.

بریـان اسکیف (2012) پدیده روایت سـازی را فرآینـد بـه زمـان حـال در آوردن تجربیات می‌داند که مراجعان معنـی‌هـای زندگیشـان را در یک زمان و مکان خاص با دیگران می‌سازند. همچنین این رویکرد مردم را متخصصان اصلی زندگیشان و مشکلات را به عنوان بخش های جداگانه از مردم می‌بیند و براین اعتقاد است کـه مـردم دارای بسیاری از مهارت ها، باورها، ارزشها و توانایی هایی هستند که به آنها کمک می‌کنـد تـا اثـرات مشـکلات را در زندگیشـان کـاهش دهند.

روایت درمانی
روایت درمانی

یکی از شگفتی‌های روایتها این است که باز، جاری و بی انتها هستند و وقتی داستان‌هایی که ما درباره خود می‌‌سـازیم تغییر کنند ما نیز تغییر می‌کنـیم. بـر همین مبنـا، درمـانگران معتقدند که مددجویان گذشته خود را با داستان هایی کـه در زمـان حال نقل می‌کنند می‌سازند.

 پس گذشـته را می‌تـوان بـا سـاختن روایتها یا داستان های جدید تغییر داد. روایت درمانگران با افرادی کار می‌کنند که داسـتان هـای مملـو از مشـکل دارنـد و احسـاس می‌‌کنند کنترل خود را ازدست داده اند و توانایی تغییر آن را ندارنـد.

روایت درمانی طـی هفت مرحله صورت می‌گیرد:

برونـی سـازی: نامگـذاری مشـکل و جداکردن هویت فرد ازمشـکل، ردیـابی تاریخچـه مشـکل، کشـف اثرات مشکل، قـرار دادن مشـکل در بافـت وسـاختارزدایی، کشـف خروجی منحصربه فرد وشناسایی زمان هایی که مشکل کمتر است یا تاثیری بر فرد نداشته است، ردیـابی تاریخچـه و معنـای روایـت منحصر به فرد و نامگذاری روایت جـایگزین و نهایتـا تقویـت ایـن روایت جایگزین از مراحل روایت درمانی است.

تاریخچه روایت درمانی:

روایت درمانی از کار خانواده درمانگر استرالیایی مایکل وایت و همکارش دیوید اپستون از نیوزلند رشد کرد,بویژه بر کمک به مراجعان متمرکزشد تا به جای زندگی کردن با فرا روایت های عمومی تر جامعه ,داستان های شخصی خودشان را خلق و زندگی کنند.

وایت و اپستون, با پیروی از نظریه ی گفتگو بر اساس داستان‌ها، الگوی روایت درمانی را به وجود آورند. هدف از این مداخلات آن است که به مراجعان کمک شود تا یک مشکل توان‌فرسا و دشوار را برونی کنند.

اگر چه گفته می شود که روایت درمانی یک جنبش جدید در روانشناسی و روان درمانی است ولی اصول و عقاید آن به زمانهای قبل بر می‌گردد.

وایت و اپستون در اوایل دهه ی 1980 به کارهای یکدیگر علاقه‌مند شدند آنها به عنوان دو خانواده درمانگر بنیان گذاران اصلی روایت درمانی به شمار می روند.با ترکیب زمینه قبلی اپستون در انسان شناسی وعلاقه ی اودر داستان گویی و علاقه ی وایت در روش های تغییری الهام گرفته بود آنها آنچه به عنوان روایت درمانی شناخته شده را به وجود آوردند.

یک فراکاو

عاشق روانشناسی و گفتگو درباره اون هستم. در ۱۴ سال گذشته با علاقه در حوزه وب با تمرکز بر روی موضوع روانشناسی فعال بوده و هستم. /// جهان بیمار و رنجور است/// دو روزی را كه بر بالین این بیمار باید زیست/// اگر دردی ز جانش برندارم ناجوانمردی است

‫2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا