در کدام تله‌ زندگی گیر کرده‌ام؟ طرحواره درمانی-قسمت دوم

در دو نوشته قبلی درباره طرحواره درمانی ما پیش‌تر درباره ۹ بُعد خلق‌و‌خوی کودکان صحبت کردیم . که همه ما با یک‌سری ویژگی‌های سرشتی به دنیا می آییم و از ابتدا این خصوصیات با ما هستند که مجموعه آن را خلق‌و‌خوی می‌نامند.

همچنین بحث ما بر روی نیازهای اساسی که برای همگان دارای اهمیت است و والدین و مراقبین اولیه کودک باید تلاش کنند آن‌ها را به صورت متعادل برآورده نمایند.

  • اکنون ما در مورد تجارب اولیه‌ای که در زندگی داریم صحبت خواهیم کرد و در مطالب دنبال‌دار بعدی به سراغ طرحواره‌های ناسازگار اولیه می‌رویم که با آن رویدادهای پیرامون خویش را تعبیر و معنا می‌کنیم.

ما در طول دوران کودکی بیشترین تاثیر را از والدین خویش می‌گیریم. مراقبی اولیه باورهای عمیقی در ذهن ما به یادگار می‌گذارند که ما از آن پس با این باورهای جهان پیرامون را تفسیر می‌کنیم. این باورهای زودتر بوجود می‌آیند و معمولا  از طرحواره‌های که در دیگر مراحل رشد ، در برخورد با همسالان، مدرسه، گروه‌ها و فرهنگ شکل می‌گیرند قوی‌تر هستند. این بخش از طرحواره‌ها که در دیگر مراحل رشد ایجاد می شوند، زیاد عمیق و نیرومند نیستند.

  • چهار دسته از تجاربی که در کودکی با آنها مواجه می‌شویم، روند ایجاد طرحواره‌ها را سرعت می‌بخشند.

۱- ناکامی در برآورده شدن نیازها:

ما در نوشته قبلی درباره تله‌های زندگی با درون‌مایه طرحواره درمانی درباره نیازهای اساسی که برای هر کودک به صورت متعادل برآورده شود صبحت کرده ایم.

وقتی این نیازهای اساسی به شکلی خوشایند ارضا نشوند، ناکامی ناگوار نیازها بوجود می‌آید. این تجربه اولیه سبب ایجاد طرحواره‌های ناسازگار اولیه می شود. در محیط زندگی چنین کودکی ثبات وجود نخواهد داشت. یعنی اینکه اگر در یک موقعیت به دلیل یه رفتار تشویق می شویم در در موقعیت های دیگر هم به خاطر همان رفتار مورد تشویق قرار گیریم. اگر والدین چنین نباشند کودک نمی‌تواند رفتار والدین و محیط را پیش بینی کند به همین به این باور می رسد که دیگران او را رها کرده اند یا عشق و محبتی در کار نیست.

طرحواره درمانی

۲- آسیب دیدن و قربانی شدن:

در این وضعیت والدین به صورت مداوم کودک رو فریب می‌دهند. اگر قولی می‌دهند آن را به سرانجام نمی رسانند. از طرف دیگر برخی از والدین مقایسه و سرزنش کودک رو ابزاری برای کنترل اون می دانند و همیشه از این ابزار برای نکوهش کودک استفاده می‌کنند. والدین دروغگو بدترین تاثیر را بر روان کودک خویش باقی می‌گذارند.

۳- تجربه بیش از اندازه چیزهای خوب!:

کودک سالاری و فرزند سالاری اینجا خود را نمایان می‌سازد . متاسفانه برخی والدین در تامین رفاه و راحتی کودک به جای اینکه تعادل را رعایت کنند، برای رفاه کودک همه کار می‌کنند. برخی اوقات چنین والدینی برای عادی سازی رفتار خود ابراز می کنند که دوست ندارم بچه‌ام مثل خودم کم‌و کسری داشته باشه! بذار هر چی دوست داره براش آماده کنم!

در این حالت والدین به ندرت با کودک جدی برخورد می‌کنند و به اصطلاح لای پر قوی بزرگش می‌کنند. لوس بار آوردن کودکان یکی از بدترین پیامدهای چنین شیوه فرزند‌پروری است. در نتیجه چنین برخوردی کودک نمی تواند درک کند که برای رسیدن به برخی خواسته ها باید صبر کند یا برای برخی دیگر خواسته‌ها به محدودیت‌ها توجه کنند.

این دسته از کودکان محدودیت‌ها را درک نخواهند کرد.

۴- همانندسازی با افراد مهم زندگی – درونی‌سازی انتخابی-:

کودک به صورت انتخابی با افکار، احساسات، تجارب و رفتارهای والدین خود همانند سازی کرده و آنها را درونی می‌کند. اگر والدین پرخاشگر و عصبانی دارد کودک نیز چنین خواهد کرد و این رفتارها را از آن خویش می‌کند.

طرحواره درمانی - کودکان

برخی از این همانندسازی ها در کودک طرحواره‌ها را بوجود می آورد و برخی دیگر شیوه‌های مقابله‌ای را ایجاد می کند . این روش‌های مقابله ای همان است که دو فرزند از یک خانواده با یک سبک تربیتی ممکن است دو نوع رفتار متفاوت را نشان دهند. یکی پرخاشگر و دیگر آرام….

در نوشته بعدی به حوزه‌های طرحواره‌های ناسازگار اولیه می‌پردازیم. آگاه شویم که ما از کدام پنجره دنیا را می‌بینیم.

یک فراکاو

عاشق روانشناسی و گفتگو درباره اون هستم. در ۱۴ سال گذشته با علاقه در حوزه وب با تمرکز بر روی موضوع روانشناسی فعال بوده و هستم. /// جهان بیمار و رنجور است/// دو روزی را كه بر بالین این بیمار باید زیست/// اگر دردی ز جانش برندارم ناجوانمردی است

نوشته های مشابه

یک دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا