مدیریت خشم برای والدین

 

این دوره آموزشی سعی می‌کند به عنوان یک ناظر بیرونی به ما کمک کند، آنچه را در مورد خشم و عصبانیت و نحوه برخورد با این موقعیت‌ها، تا به حال ندیده‌ایم و خواسته یا ناخواسته به آن بی‌توجه بوده‌ایم، به ما نشان دهد. این آگاهی می‌تواند کمکی باشد برای تغییر در رفتار و عادت‌های ما در برخورد با محرک‌های عصبی.

خشم

شاید اولین سوال شما این باشد که در بین این همه گرفتاری و مشغله روزمره چرا باید وقت بگذارید و این دوره را تمام کنید؟

و بعد هم سوالات دیگر مثل:

مدیریت خشم در زندگی شما چه تغییری ایجاد خواهد کرد؟

نکند می‌خواهد این هم باری شود بر دوش شما؟ وظیفه دیگری؟

من که اصلا آدم عصبی نیستم! فکر نکنم به درد من بخورد!

گذراندن این دوره معنی‌اش این است که من آدم عصبی هستم؟

همه این سوالات طبیعی و قابل پاسخ دادنی است. «اندکی صبر» لازم است، تا آخر این مقدمه را بخوانید.

خشم، یک حس طبیعی در انسان‌هاست. هیچ انسانی نمی‌تواند ادعا کند که حتی برای یک بار هم عصبانی نشده و از خود رفتارهای عصبی و خشن نشان نداده است. پس همه ما در داشتن این حس مشترکیم. تفاوت در نحوه برخورد و نشان دادن رفتارهایی است که ما در حالت عصبانیت از خود نشان می‌دهیم.

در این دوره با هم خواهیم دید چگونه می‌توانیم رفتارهای ناشی از این حس طبیعی را کنترل کنیم و مدیر احساسات خود باشیم.
پرخاشگری
به یاد آوردن آخرین باری که عصبانی شده‌ایم نباید سخت باشد. به یاد آوردن آخرین باری که در حالت عصبانیت حرفی زده‌ایم، کاری کرده‌ایم که بعد از فروکش کردن خشم‌مان کلی پشیمان شده‌ایم، هم نباید کار سختی باشد. مواردی که حتی خودمان هم به سختی باور می‌کنیم؛ این ما بوده‌ایم که فلان کار را کرده‌ایم یا بهمان حرف را زده‌ایم. انگار آدم دیگری می‌شویم در عصبانیت. در این مواقع می‌گوییم دست خودم نبود، نمی‌دونم یک دفعه چه شد!

اگر این حرف‌ها را قبول دارید، فکر می‌کنم دلیل کافی برای ادامه این دوره دارید.

هر روز در اطراف ما محرک‌های زیادی هستند که عصبانیت ما را تحریک کنند، از لحظه بیدار شدن از خواب تا زمان به خواب رفتن. در خانواده، در محله، محیط کار، در مسیر رسیدن به سرکار، در طول رانندگی یا سفر با وسیله نقلیه عمومی، خلاصه همه جا.

کنترل این محرک‌ها غیر ممکن است. ولی کنترل رفتار و پاسخ ما به این محرک‌ها آن چیزی است که مدیریت خشم درباره آن حرف‌های زیادی دارد. دوره مدیریت به ما نشان می‌دهد چطور انسان به عنوان تنها موجود متفکر می‌تواند بر رفتار و پاسخ‌های خود به محرک‌های عصبی مختار و تصمیم‌گیرنده باشد.

فکر کنم تا اینجا سر دلیل گذراندن این دوره قانع شده باشید. ولی اگر هنوز مطمئن نیستید، باز هم دلایل دیگری هست.

شما پدر و مادر هستید. این وظیفه به خودی خود محرک‌های عصبی شما را چند برابر می‌کند. شما به عنوان پدر و مادر به خوبی می‌دانید هر رفتار و پاسخ شما در حالت عصبانیت چطور بر فرزند شما، آینده او و روابط شما با او تاثیر می‌گذارد.

اگه بچه کوچک‌تر دارید، شما دنیای اون هستید و عصبانیت و رفتارها و پاسخ‌های کنترل نشده شما ممکن است حس امنیت و اعتماد به نفس او را از او بگیرد، اگر نوجوان دارید، فاصله شما را با او زیاد کند و به او این حس را بدهد که او را دوست ندارید. فراموش نکنیم برای فرزندانمان آسان نیست عصبانیت و رفتارهای عصبی ما را شخصی نگیرند. آنها خود را مخاطبان اصلی رفتار شما می‌دانند و اولین فکری می‌کنند این است که شما چون دیگر آنها را نمی‌خواهید یا دوست ندارید اینگونه رفتار می‌کنید.

یادمان نرود:

عصبانیت و خشم حس‌های طبیعی هستند، یعنی همه عصبانی می‌شوند.
اگه قرار باشد حین عصبانیت کنترلی روی خودمان نداشته باشیم، باید یک فکری برای کنترلش بکنیم.
مدیریت خشم، فشار عصبی روی آدم را کم می‌کند، برای سلامتی جسم و روان هم مفید است.
عصبانیت و پاسخ‌های عصبی و خشن، برای حریم امن خانواده و فرزندان ما مضر است.
گاهی خشم و عصبانیت بها و تاوانی دارد که اصلا نمی‌ارزد. گاهی هم نتایج‌اش غیرقابل جبران است.

چرا کنترل خشم و عصبانیت ساده نیست؟
مدیریت خشم و عصبانیت اصلا ساده نیست. دلایل زیادی هم دارد، آدم به آدم هم فرق می کند و شاید برای بعضی هم ترکیب چند تا دلیل باشد. ممکن است کسی از کودکی یاد گرفته باشد عصبانیت و خشمش را نشان ندهد. اگر کسی در کودکی، در خانه، در مدرسه، در محیط اطراف خود، رفتارهای خشن و عصبی زیاد دیده باشد، کار برای او سخت‌تر خواهد بود. عادت به دیدن آدم‌هایی که بد عصبانی می‌شدند و خشونت به خرج می‌دادند باعث می‌شود آدم متوجه نشود رفتارش کجا دارد از کنترل خارج می‌شود، چون به دیدن عکس‌العمل‌های این چنینی عادت کرده است. از همه مهمتر هیچ وقت هم یاد نگرفته چگونه با احساسات درونی خود کنار بیاید. تمام این مسائل را اضافه کنید به وظیفه پدر و مادری که هم در ارتباط با فرزندان و هم در مقابل فرزندان، چقدر ممکن است مدیریت خشم مهم و در عین حال مشکل باشد.

ولی در این دوره به آرامی با هم محرک‌های عصبی را می‌شناسیم و می‌بینیم چگونه می‌توان اختیار و مدیریت خشم خود را در دستان خودمان بگیریم. صرف نظر از اینکه چرا عصبانی شده‌ایم و چقدر برای عصبانی شدن دلیل داشته‌ایم.

آخرین نکته مهم که مقدمه را با آن به پایان می‌رسانیم اینکه، این دوره به هیچ وجه به شما نخواهد گفت عصبانی نشوید، بلکه این نکته را ذکر می‌کند که چگونه کنترل خشم در دست شما باشد نه کنترل شما در دست خشم. علاوه بر این همانگونه که با خواندن یک کتاب مهندسی، مهندس نمی‌شوید، با پایان رساندن این دوره‌ی آموزشی نیز شما یک روانشناس نخواهید شد.

یک فراکاو

عاشق روانشناسی و گفتگو درباره اون هستم. در ۱۴ سال گذشته با علاقه در حوزه وب با تمرکز بر روی موضوع روانشناسی فعال بوده و هستم. /// جهان بیمار و رنجور است/// دو روزی را كه بر بالین این بیمار باید زیست/// اگر دردی ز جانش برندارم ناجوانمردی است

نوشته های مشابه

‫2 دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا